محمد طاهامحمد طاها، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

محمدطاها عسل مامان و بابا

خبر خوبی نیست

خبر خوبی نیست ولی باید ثبتش کنم : *این روزها خانواده بابا همه ناراحت وغمگین هستند ،آخه مامان جون(مامان بابا)حال خوبی نداره و به سختی بیمار شده . دو ماه پیش کمرشو عمل کرد و بعد از اون عمل روز به روز حالش بدتر شد تا اینکه دکترها بیماری سختی رو در وجودش تشخیص دادن . همگی براش دعا کنیم . خدا همه مریض ها رو شفا بده انشاالله *چند وقت پیش یعنی حدود ١٦-١٧ روز پیش حاجی آقا(بابای دختر عمه فاطمه )به رحمت خدا رفت . خدا روحش رو شاد کنه و همه رفتگان رو بیامرزه *امیدوارم همیشه خبرهای خوب رو برای ثبت کردن تو این وبلاگ داشته باشم
28 آبان 1391

دندان نهم

مبارکه پسر گلم  دندون نهم و اولین دندون آسیای پسرم در اومد چند وقتی بود که بیتاب بودی و حتی کمی هم لاغر شدی ولی امشب که احساس کردم دندون درد داری و انگشتمو کردم تو دهنتتا روی دندونت دارو بزنم و یه کمی لثه هاتو ماساژبدم احساس کردم سمت راست بالا اون ته های دهانت یه دندون دراومده ،و چون تو اجازه نمیدی توی دهانتو نگاه کنم من متوجه نشدم که این دندونت کی دراومده . مبارک باشه گل مامان ...
28 آبان 1391

پسر شیرین من

این روزها خیلی شیرین شدی . چند تا کلمه جدید هم یاد گرفتی . هر حرفی هم که بهت میزنم کاملا متوجه میشی و اجرا میکنی. مثلا چند روز پیش گفتم بروپیاله ات رو بیار واست شیرینی بذارم ،با اینکه پیاله ات توی یه اتاق دیگه بود رفتی و آوردی . دو سه روز پیش اولین جمله کوتاهت رو گفتی (خونه مامانی بودی )،جمله این بود : دووود  دفت(یعنی عمو داود رفت ) امروز هم که جمعه بود و خونه بودیم هی تمرین میکردی : دایی دفت ،آزه  دفت به این پشتکارت آفرین میگم وقتی یه چیز جدید یاد میگیری هی تمرین میکنی . بیشتر وقتایی که خونه ایم با من حرف میزنی و من هم جوابتو میدم ،البته از کلمات نامفهومت سر در نمیارم و یه چیزی میگم و بعد تو ادامه میدی ( مثلا میگم راست...
19 آبان 1391

چند تا عکس

این هم پسر نماز خون من انقدر قشنگ نماز میخونه که آدم کیف میکنه - می ایسته و زبونش رو تند تند تکون میده  بعد سجده میره آخرش هم مهر رو یه ماچ گنده میکنه بازی مورد علاقه محمد طاها خوشگل مامان پسر به این ماهی کی دیده ؟؟! محمد طاها عاشق بلاله نوش جان .. ...
19 آبان 1391

تولد تولد

سلام   سلام امروز تولد مامانه تولد   تولد  .....     هوراااااااااا       هورااااااااا  ...
8 آبان 1391

چکار باید کرد ؟!

چند وقتیه که خیلی جیغ میکشی. این شده واسه من یه مشکل بزرگ -چون نمیدونم چطوری با این رفتارت باید برخورد کنم که از سرت بیفته ،تازه فقط که من نیستم ،نمیتونم عکس العمل بقیه رو نسبت به این رفتارت کنترل کنم . یکی هی تذکر میده که جیغ نکش .. یکی میگه موقعی که جیغ میکشه بی محلی کنید و.. حالا من موندم چکارکنم . بطور کلی میدونم که وقتی یه چیزی یا کسی ناراحتت میکنه در اعتراض به اون جیغ میکشی .اما بعضی وقتا واسه آدمهای اطرافت جیغ میکشی که این کار خصوصا توی مهمونی ها خیلی آزار دهنده است مثلا یکی میاد جلو و میگه محمد طاها چطوری ؟.. و تو یه دفعه سرش جیغ میکشی و دستت رو تکون میدی که یعنی برو کنار بابا یعنی کلا این میشه طرف مقابل و این هم میشم من...
3 آبان 1391
1